صادقخان زند: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{منبع|رستمالتواریخ، به اهتمام عزیزالله علیزاده، تهران: انتشارات فردوس، چاپ دوم، ۱۳۸۲، کتاب نامه : ۱ـ حسينی فسايی ؛ ميرزا حسين ؛ فارسنامه ناصری ؛ تصحيح و تحشيه منصور رستگاری فسايی ؛ جلد دوم؛ تهران :اميرکبير ؛ ۱۳۶۷ ۲ـ رجبی ؛ پرويز ؛ کريم خان زند و زمان او ؛ تهران : اميرکبير ؛ ۱۳۵۲ ۳ـ سايکس ؛ سرپرسی ؛ تاريخ ايران ؛ ترجمه محمد تقی فخر داعی گيلانی ؛ چاپ پنجم ؛ جلد دوم ؛ تهران : دنيای کتاب ؛ ۱۳۷۰ ۴ـ مالکم ؛ سرجان ؛ تاريخ ايران ؛ ترجمه ميرزا حيرت ؛ جلد دوم ؛ بی جا : بی نا ؛ بی تا ۵ـ نامی اصفهانی ؛ ميرزامحمد صادق موسوی ؛ گيتی گشای زنديه ؛ به تصحيح سعيد نفيسی ؛ تهران :اقبال؛ بی تا ۶ـ نامی اصفهانی ؛ ميرزامحمد صادق موسوی ؛ تاريخ گيتی گشا ؛ با تحرير و تحشيه دکتر عزيزالله بيات ؛ بی جا ؛ بی نا ؛ بی تا}} |
|||
{{بدون منبع}} |
|||
{{جعبه اطلاعات حاکم |
{{جعبه اطلاعات حاکم |
||
| نام = صادقخان زند |
| نام = صادقخان زند |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۵
این رستمالتواریخ، به اهتمام عزیزالله علیزاده، تهران: انتشارات فردوس، چاپ دوم، ۱۳۸۲، کتاب نامه : ۱ـ حسينی فسايی ؛ ميرزا حسين ؛ فارسنامه ناصری ؛ تصحيح و تحشيه منصور رستگاری فسايی ؛ جلد دوم؛ تهران :اميرکبير ؛ ۱۳۶۷ ۲ـ رجبی ؛ پرويز ؛ کريم خان زند و زمان او ؛ تهران : اميرکبير ؛ ۱۳۵۲ ۳ـ سايکس ؛ سرپرسی ؛ تاريخ ايران ؛ ترجمه محمد تقی فخر داعی گيلانی ؛ چاپ پنجم ؛ جلد دوم ؛ تهران : دنيای کتاب ؛ ۱۳۷۰ ۴ـ مالکم ؛ سرجان ؛ تاريخ ايران ؛ ترجمه ميرزا حيرت ؛ جلد دوم ؛ بی جا : بی نا ؛ بی تا ۵ـ نامی اصفهانی ؛ ميرزامحمد صادق موسوی ؛ گيتی گشای زنديه ؛ به تصحيح سعيد نفيسی ؛ تهران :اقبال؛ بی تا ۶ـ نامی اصفهانی ؛ ميرزامحمد صادق موسوی ؛ تاريخ گيتی گشا ؛ با تحرير و تحشيه دکتر عزيزالله بيات ؛ بی جا ؛ بی نا ؛ بی تا به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
صادقخان زند | |
---|---|
اعتمادالدوله[۱]، زهیرالدوله | |
شاه ایران | |
سلطنت | یکشنبه ۹ شعبان ۱۱۹۳ تا ۱۸ ربیعالاول ۱۱۹۶ ه.ق. |
پیشین | ابوالفتحخان زند |
جانشین | علیمرادخان زند |
زاده | ملایر |
آرامگاه | |
همسران |
|
فرزند(ان) | جعفر خان ابراهیم خان محمدتقی خان علینقی خان عبدالله خان |
دودمان | دودمان زند |
محمدصادق بهادرخانِ زند
برادر تنی کریم خان زند، پنجمین فرمانروای دودمان زند و پدر بزرگ لطفعلی خان زند بود.
وی متولد ملایر بود.پدرش ایناق و مادرش آغا بیگم نام داشت.
نبرد با عثمانی و فتح بصره در روزگار فرمانروايی کريم خان زند
بر اساس اسناد تاريخی ؛ خان زند پيش از آنکه با عثمانی درگير نبرد گردد سفيری راهی استانبول نمود و ضمن ياداوری دلايل تيرگی روابط دو کشور کشتن عمرپاشا ؛ والی بغداد ؛ را تنها راه دوری گزيدن از جنگ برشمرد ؛ اما سلطان عثمانی کوشيد با دادن وعده هايی چند خان زيرک زند را فريب دهد و او را از اين کار منصرف سازد . از اين رو کريم خان فرمان فراز اوردن سپاه برای فتح بصره و در صورت امکان ديگر نقاط عراق داد .( کريم خان زند و زمان او ؛ ص۱۱۴)
در تابستان سال ۱۱۸۸ق لشگريان ايران زمين به فرماندهی صادق خان برادر کريم خان اماده اجرای فرمان وکيل برای حمله به بصره بودند ؛ لشگريانی که شمارشان در تاريخ نوشته ها متفاوت و از سی هزار تا پنجاه هزار نفر ياد شده است . ( فارسنامه ناصری ؛ ج۲ ؛ ص۶۱۳ و تاريخ ايران سرجان مالکم ؛ ج۲ ؛ ص۲۸۵ ) با اين وجود به سبب پاره ای مسائل از جمله گرمای افزون مناطق جنوبی کشور حرکت سپاهيان زند چند ماهی به تعويق افتاد . سرانجام در دوازدهم محرم سال ۱۱۸۹ق لشگريان ايران به کرانه های اروندرود رسيدند و البته با بارش توپخانه بصره و کشتيهای انگلستان مورد استقبال گسترده قرار گرفتند .(تاريخ ايران سرجان مالکم ؛ ج۲ ؛ ص۲۸۵) با اين وجود با کمک و ياری ۲۰۰۰ نفر از شناگران بختياری با گذاشتن رديفی از قايقها و بستن انها به يکديگر پس از هجده روز پلی بنا نهادند تا لشگريان بتوانند از اروندرود گذر نمايند .(گيتی گشای زنديه ؛ ص۱۸۸)
به هر ترتيب ؛ بصره در هشتم صفر در محاصره کامل نيروهای خان زند قرار گرفت اما پايداری بسيار عثمانيها و مردمان بصره صادق خان ؛ فرمانده لشگر ايران ؛ را ناگزير ساخت تا برای فتح شهر برجهايی در برابر ديوار شهر برپا دارد و توپهای قلعه کوب بر فراز انها استوار سازد ( تاريخ گيتی گشا ؛ ۷۱) با اين وجود ؛ ينی چريهای عثمانی و مردم بصره ديوارهای فروريخته بر اثر بارش مداوم توپهای ايرانيان را به سرعت بازسازی می نمودند . در اين ميان بسياری از قبايل عرب نيز به ياری دو طرف درگير برخاستند . صادق خان زند که خود مورد پشتيبانی برخی قبيله های عرب چون افراد طايفه بنی کعب قرار گرفته بود برای جلوگيری از کمکهای اعراب به ويژه اعراب عمان به نيروهای عثمانی دستور داد عرض رودخانه اروندرود را با بستن زنجيرهای محکم برای عبور کشتيها و قايقها بدون اجازه لشگريان ايران که دو طرف رودخانه را با پايگاههای ديده بانی و توپخانه محافظت می نمودند ناممکن سازند ( کريم خان زند و خليج فارس : ص۵۶) . سرانجام در پی دلاوريهای لشگريان ايران و چاره انديشی های سپهسالار ايران ؛ والی بصره که سليمان خان نام داشت ناگزير به تسليم گشت .( تاريخ ايران ؛ ج۲ ؛ ص۲۸۶) چنانکه پس از سيزده ماه پايداری در برابر لشگريان خان زند و البته با توجه به کمبود غذا و ياری رسانی اندک از سوی بغداد و استانبول در ۲۸ صفر سال ۱۱۹۰ق به هراه بزرگان بصره به خدمت سردار ارتش ايران رسيد و از او امان خواست .( تاريخ ايران سرجان مالکم ؛ ج۲ ؛ ص۲۸۶) انچه روشن است چند روزی پس از اين ماجرا سپاهيان ايران وارد بصره گشتند . صادق خان به هنگام ورود به شهر دستور داد تا سپاهيان از غارت و تاراج دوری گزينند ؛ با اين وجود برپايه گزارش برخی منابع تاريخی او از مردم بصره مبلغی را به عنوان غرامت جنگی ستاند .(تاريخ گيتی گشا ؛ ص۶۸)
چهار ماه پس از فتح بصره ؛ صادق خان به فرمان وکيل به شيراز بازگشت . او به هنگام ترک بصره با برخی از طوايف عرب که در ان شهر می زيستند پيمان بست که از خيانت به علی محمد خان زند که جانشين او گشته بود بپرهيزند و دست او را به ياری بفشارند در عوض با خيالی اسوده و بدون ترس از مزاحمتهای احتمالی سپاهيان زند به کسب و کار خويش بپردازند . با اين وجود حاکم نابخرد زند ؛ علی محمد خان ؛ که بر ثروت انان رشک می برد بر اموال انان طمع يافت و دارايی انان را ضبط نمود . نتيجه اين کار بيخردانه ان شد که اعراب سر به شورش برداشتند و بسياری از سپاهيان ايران از جمله حکمران زند را کشتند . ( تاريخ گيتی گشا ؛ ص۷۳)
در پی اين وقايع ناگوار کريم خان دگربار صادق خان را از شيراز سوی بصره گسيل داشت تا با فرونشاندن اشوب دگربار حاکميت فرمانروای ايران را بر ان ناحيه استوار سازد . با ورود سردار زند ؛ شهر دگربار به تصرف نيروهای ايران درامد و در حاکم نشين ان فردی ايرانی سکنی گزيد . ( کريم خان زند و خليج فارس ؛ ص۷۸) با اين وجود هنوز اندک زمانی از فتح دوباره بصره نگذشته بود که کريم خان را مرگ در برگرفت . درپی درگذشت خان زند ؛ صادق خان که خود مدعی تاج و تخت بود با ارزوی تکيه زدن بر اريکه شاهی بصره را فرونهاد . چنين بر می ايد که اين عامل و البته درگيريها و رقابتهای بی پايان خانان زند سبب گرديد تا عثمانيان در سال ۱۱۹۳ يا ۱۱۹۴ق دگربار بی دردسر بر بصره تسلط يابند .
پس از مرگ کریم خان و قدرتگیری زکی خان زند (به اسم فرزندان کریم خان) به قصد تصرف شیراز حرکت نمود ولی به جهت تهدید زکی خان به دستگیری و شکنجهٔ خانوادهٔ سپاهیان صادق خان، کاری از پیش نبرد و به سوی کرمان حرکت کرد و آن جا را تصرف نمود. با کشته شدن زکی خان در ۲۸ جمادیالاول ۱۱۹۳ ه.ق. خود را به شیراز رساند. برای مدت کوتاهی فرمانروایی ابوالفتح خان زند (فرزند ارشد کریم خان) را پذیرفت ولی اندکی بعد در یکشنبه ۹ شعبان ۱۱۹۳ ه.ق. او را بر کنار کرد و خود را فرمانروای زند خواند و به روایتی ابوالفتح خان را کور نمود. روایت دیگر کور کردن ابوالفتح خان را به دستور علیمراد خان عنوان میکند. سرانجام از علیمراد خان شکست خورد و در ۱۸ ربیعالاول ۱۱۹۶ ه.ق. به قتل رسید یا به روایتی خودکشی کرد.[۲]
تبارنامه
پانویس
- ↑ https://www.royalark.net/Persia/zand2.htm
- ↑ رستمالتواریخ، به اهتمام عزیزالله علیزاده، تهران: انتشارات فردوس، چاپ دوم، ۱۳۸۲، کتاب نامه : ۱ـ حسينی فسايی ؛ ميرزا حسين ؛ فارسنامه ناصری ؛ تصحيح و تحشيه منصور رستگاری فسايی ؛ جلد دوم؛ تهران :اميرکبير ؛ ۱۳۶۷ ۲ـ رجبی ؛ پرويز ؛ کريم خان زند و زمان او ؛ تهران : اميرکبير ؛ ۱۳۵۲ ۳ـ سايکس ؛ سرپرسی ؛ تاريخ ايران ؛ ترجمه محمد تقی فخر داعی گيلانی ؛ چاپ پنجم ؛ جلد دوم ؛ تهران : دنيای کتاب ؛ ۱۳۷۰ ۴ـ مالکم ؛ سرجان ؛ تاريخ ايران ؛ ترجمه ميرزا حيرت ؛ جلد دوم ؛ بی جا : بی نا ؛ بی تا ۵ـ نامی اصفهانی ؛ ميرزامحمد صادق موسوی ؛ گيتی گشای زنديه ؛ به تصحيح سعيد نفيسی ؛ تهران :اقبال؛ بی تا ۶ـ نامی اصفهانی ؛ ميرزامحمد صادق موسوی ؛ تاريخ گيتی گشا ؛ با تحرير و تحشيه دکتر عزيزالله بيات ؛ بی جا ؛ بی نا ؛ بی تا
پیوند به بیرون
- لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «حسن خان» بایگانیشده در ۲۰۱۵-۱۰-۰۳ توسط Wayback Machine
صادقخان زند
| ||
پادشاهی ایران | ||
---|---|---|
پیشین: ابوالفتحخان زند |
حاکم ایران ۱۱۵۸ – ۱۱۶۰ خورشیدی |
پسین: علیمرادخان زند |