[go: nahoru, domu]

پرش به محتوا

اتحاد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِتِّحاد/

اسم مصدر

[ویرایش]

اتحاد (سیاسی)

  1. پیمان بستن دو یا چند کشور با هم برای کمک به یکدیگر در موقع جنگ، مانند اتحاد آلمان و ایتالیا در جنگ جهانی دوم.
  2. یکی شدن دو یا چند کشور و پیروی از یک حکومت واحد، مانند اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی.
  3. (ریاضی): تساوی‌ای که شامل یک یا چند متغیر، که به ازای همه مقادیر متغیرها برقرار باشد.
  4. پیوند، پیوستگی. یکی بودن، یکی شدن. توافق و وحدت‌نظر، متحد بودن، یکی شدن، یگانگی کردن.
  5. (تصوف): دیدن کلّ هستی به صورت یگانه و واحد.



منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین