[go: nahoru, domu]

پرش به محتوا

باریدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • [باری/دَن]

مصدر لازم

[ویرایش]

باریدن

  1. فرود آمدن باران، برف، تگرگ و مانند آن.

فعل

[ویرایش]
  1. باران ریختن، باران فرود آمدن.

واژه‌های وابسته

[ویرایش]
  1. باران
  2. باراندن


هَمْصَدْرْهای «باریدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
بارید بار بارین
فعل‌های «باریدن»
عملواژه‌های «باریدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️باریدم 📤 ️باریدی 📤 ️بارید 📤 ️باریدیم 📤 ️باریدید 📤 ️باریدند 📤
آستانیک هی‌باریدم هی‌باریدی هی‌بارید هی‌باریدیم هی‌باریدید هی‌باریدند
شروعیک تی‌باریدم تی‌باریدی تی‌بارید تی‌باریدیم تی‌باریدید تی‌باریدند
جاریک فی‌باریدم فی‌باریدی فی‌بارید فی‌باریدیم فی‌باریدید فی‌باریدند
فرجامیک وی‌باریدم وی‌باریدی وی‌بارید وی‌باریدیم وی‌باریدید وی‌باریدند
پایانیک دی‌باریدم دی‌باریدی دی‌بارید دی‌باریدیم دی‌باریدید دی‌باریدند
پیوستیک پی‌باریدم پی‌باریدی پی‌بارید پی‌باریدیم پی‌باریدید پی‌باریدند
روالیک می‌باریدم می‌باریدی می‌بارید می‌باریدیم می‌باریدید می‌باریدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️بارم 📤 ️باری 📤 ️بارد 📤 ️باریم 📤 ️بارید 📤 ️بارند 📤
آستانیک هی‌بارم هی‌باری هی‌بارد هی‌باریم هی‌بارید هی‌بارند
شروعیک تی‌بارم تی‌باری تی‌بارد تی‌باریم تی‌بارید تی‌بارند
جاریک فی‌بارم فی‌باری فی‌بارد فی‌باریم فی‌بارید فی‌بارند
فرجامیک وی‌بارم وی‌باری وی‌بارد وی‌باریم وی‌بارید وی‌بارند
پایانیک دی‌بارم دی‌باری دی‌بار دی‌باریم دی‌بارید دی‌بارند
پیوستیک پی‌بارم پی‌باری پی‌بارد پی‌باریم پی‌بارید پی‌بارند
روالیک می‌بارم می‌باری می‌بارد می‌باریم می‌بارید می‌بارند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️بارینم 📤 ️بارینی 📤 ️باریند 📤 ️بارینیم 📤 ️بارینید 📤 ️بارینند 📤
آستانیک هی‌بارینم هی‌بارینی هی‌باریند هی‌بارینیم هی‌بارینید هی‌بارینند
شروعیک تی‌بارینم تی‌بارینی تی‌باریند تی‌بارینیم تی‌بارینید تی‌بارینند
جاریک فی‌بارینم فی‌بارینی فی‌باریند فی‌بارینیم فی‌بارینید فی‌بارینند
فرجامیک وی‌بارینم وی‌بارینی وی‌باریند وی‌بارینیم وی‌بارینید وی‌بارینند
پایانیک دی‌بارینم دی‌بارینی دی‌باریند دی‌بارینیم دی‌بارینید دی‌بارینند
پیوستیک پی‌بارینم پی‌بارینی پی‌باریند پی‌بارینیم پی‌بارینید پی‌بارینند
روالیک می‌بارینم می‌بارینی می‌باریند می‌بارینیم می‌بارینید می‌بارینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بباریدم 📤 ️بباریدی 📤 ️ببارید 📤 ️بباریدیم 📤 ️بباریدید 📤 ️بباریدند 📤
شروعیک بتی‌باریدم بتی‌باریدی بتی‌بارید بتی‌باریدیم بتی‌باریدید بتی‌باریدند
پایانیک بدی‌باریدم بدی‌باریدی بدی‌بارید بدی‌باریدیم بدی‌باریدید بدی‌باریدند
پیوستیک بپی‌باریدم بپی‌باریدی بپی‌بارید بپی‌باریدیم بپی‌باریدید بپی‌باریدند
روالیک بمی‌باریدم بمی‌باریدی بمی‌بارید بمی‌باریدیم بمی‌باریدید بمی‌باریدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️ببارم 📤 ️بباری 📤 ️ببارد 📤 ️بباریم 📤 ️ببارید 📤 ️ببارند 📤
شروعیک بتی‌بارم بتی‌باری بتی‌بارد بتی‌باریم بتی‌بارید بتی‌بارند
پایانیک بدی‌بارم بدی‌باری بدی‌بارد بدی‌باریم بدی‌بارید بدی‌بارند
پیوستیک بپی‌بارم بپی‌باری بپی‌بارد بپی‌باریم بپی‌بارید بپی‌بارند
روالیک بمی‌بارم بمی‌باری بمی‌بارد بمی‌باریم بمی‌بارید بمی‌بارند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️ببارینم 📤 ️ببارینی 📤 ️بباریند 📤 ️ببارینیم 📤 ️ببارینید 📤 ️ببارینند 📤
شروعیک بتی‌بارینم بتی‌بارینی بتی‌باریند بتی‌بارینیم بتی‌بارینید بتی‌بارینند
پایانیک بدی‌بارینم بدی‌بارینی بدی‌باریند بدی‌بارینیم بدی‌بارینید بدی‌بارینند
پیوستیک بپی‌بارینم بپی‌بارینی بپی‌باریند بپی‌بارینیم بپی‌بارینید بپی‌بارینند
روالیک بمی‌بارینم بمی‌بارینی بمی‌باریند بمی‌بارینیم بمی‌بارینید بمی‌بارینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️ببار 📤 ️ببارید 📤
نهی ️نبار 📤 ️نبارید 📤
هم‌مصدرهای «باریدن»

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین