[go: nahoru, domu]

پرش به محتوا

جمعیدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

مصدر گذرا

[ویرایش]
  1. چند چیز را در یک توده/انبوه گذاشتن/نهادن:
    او وسایل‌اش را در کیف‌اش جمعید.
    پس از مهمانی، بشقاب‌ها را از جاهای مختلف خانه جمعید.

فعل

[ویرایش]

جمعیدن

هَمْصَدْرْهای «جمعیدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
جمعید جمع جمعین
فعل‌های «جمعیدن»
عملواژه‌های «جمعیدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️جمعیدم 📤 ️جمعیدی 📤 ️جمعید 📤 ️جمعیدیم 📤 ️جمعیدید 📤 ️جمعیدند 📤
آستانیک هی‌جمعیدم هی‌جمعیدی هی‌جمعید هی‌جمعیدیم هی‌جمعیدید هی‌جمعیدند
شروعیک تی‌جمعیدم تی‌جمعیدی تی‌جمعید تی‌جمعیدیم تی‌جمعیدید تی‌جمعیدند
جاریک فی‌جمعیدم فی‌جمعیدی فی‌جمعید فی‌جمعیدیم فی‌جمعیدید فی‌جمعیدند
فرجامیک وی‌جمعیدم وی‌جمعیدی وی‌جمعید وی‌جمعیدیم وی‌جمعیدید وی‌جمعیدند
پایانیک دی‌جمعیدم دی‌جمعیدی دی‌جمعید دی‌جمعیدیم دی‌جمعیدید دی‌جمعیدند
پیوستیک پی‌جمعیدم پی‌جمعیدی پی‌جمعید پی‌جمعیدیم پی‌جمعیدید پی‌جمعیدند
روالیک می‌جمعیدم می‌جمعیدی می‌جمعید می‌جمعیدیم می‌جمعیدید می‌جمعیدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️جمعم 📤 ️جمعی 📤 ️جمعد 📤 ️جمعیم 📤 ️جمعید 📤 ️جمعند 📤
آستانیک هی‌جمعم هی‌جمعی هی‌جمعد هی‌جمعیم هی‌جمعید هی‌جمعند
شروعیک تی‌جمعم تی‌جمعی تی‌جمعد تی‌جمعیم تی‌جمعید تی‌جمعند
جاریک فی‌جمعم فی‌جمعی فی‌جمعد فی‌جمعیم فی‌جمعید فی‌جمعند
فرجامیک وی‌جمعم وی‌جمعی وی‌جمعد وی‌جمعیم وی‌جمعید وی‌جمعند
پایانیک دی‌جمعم دی‌جمعی دی‌جمع دی‌جمعیم دی‌جمعید دی‌جمعند
پیوستیک پی‌جمعم پی‌جمعی پی‌جمعد پی‌جمعیم پی‌جمعید پی‌جمعند
روالیک می‌جمعم می‌جمعی می‌جمعد می‌جمعیم می‌جمعید می‌جمعند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️جمعینم 📤 ️جمعینی 📤 ️جمعیند 📤 ️جمعینیم 📤 ️جمعینید 📤 ️جمعینند 📤
آستانیک هی‌جمعینم هی‌جمعینی هی‌جمعیند هی‌جمعینیم هی‌جمعینید هی‌جمعینند
شروعیک تی‌جمعینم تی‌جمعینی تی‌جمعیند تی‌جمعینیم تی‌جمعینید تی‌جمعینند
جاریک فی‌جمعینم فی‌جمعینی فی‌جمعیند فی‌جمعینیم فی‌جمعینید فی‌جمعینند
فرجامیک وی‌جمعینم وی‌جمعینی وی‌جمعیند وی‌جمعینیم وی‌جمعینید وی‌جمعینند
پایانیک دی‌جمعینم دی‌جمعینی دی‌جمعیند دی‌جمعینیم دی‌جمعینید دی‌جمعینند
پیوستیک پی‌جمعینم پی‌جمعینی پی‌جمعیند پی‌جمعینیم پی‌جمعینید پی‌جمعینند
روالیک می‌جمعینم می‌جمعینی می‌جمعیند می‌جمعینیم می‌جمعینید می‌جمعینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بجمعیدم 📤 ️بجمعیدی 📤 ️بجمعید 📤 ️بجمعیدیم 📤 ️بجمعیدید 📤 ️بجمعیدند 📤
شروعیک بتی‌جمعیدم بتی‌جمعیدی بتی‌جمعید بتی‌جمعیدیم بتی‌جمعیدید بتی‌جمعیدند
پایانیک بدی‌جمعیدم بدی‌جمعیدی بدی‌جمعید بدی‌جمعیدیم بدی‌جمعیدید بدی‌جمعیدند
پیوستیک بپی‌جمعیدم بپی‌جمعیدی بپی‌جمعید بپی‌جمعیدیم بپی‌جمعیدید بپی‌جمعیدند
روالیک بمی‌جمعیدم بمی‌جمعیدی بمی‌جمعید بمی‌جمعیدیم بمی‌جمعیدید بمی‌جمعیدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بجمعم 📤 ️بجمعی 📤 ️بجمعد 📤 ️بجمعیم 📤 ️بجمعید 📤 ️بجمعند 📤
شروعیک بتی‌جمعم بتی‌جمعی بتی‌جمعد بتی‌جمعیم بتی‌جمعید بتی‌جمعند
پایانیک بدی‌جمعم بدی‌جمعی بدی‌جمعد بدی‌جمعیم بدی‌جمعید بدی‌جمعند
پیوستیک بپی‌جمعم بپی‌جمعی بپی‌جمعد بپی‌جمعیم بپی‌جمعید بپی‌جمعند
روالیک بمی‌جمعم بمی‌جمعی بمی‌جمعد بمی‌جمعیم بمی‌جمعید بمی‌جمعند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بجمعینم 📤 ️بجمعینی 📤 ️بجمعیند 📤 ️بجمعینیم 📤 ️بجمعینید 📤 ️بجمعینند 📤
شروعیک بتی‌جمعینم بتی‌جمعینی بتی‌جمعیند بتی‌جمعینیم بتی‌جمعینید بتی‌جمعینند
پایانیک بدی‌جمعینم بدی‌جمعینی بدی‌جمعیند بدی‌جمعینیم بدی‌جمعینید بدی‌جمعینند
پیوستیک بپی‌جمعینم بپی‌جمعینی بپی‌جمعیند بپی‌جمعینیم بپی‌جمعینید بپی‌جمعینند
روالیک بمی‌جمعینم بمی‌جمعینی بمی‌جمعیند بمی‌جمعینیم بمی‌جمعینید بمی‌جمعینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بجمع 📤 ️بجمعید 📤
نهی ️نجمع 📤 ️نجمعید 📤
هم‌مصدرهای «جمعیدن»

برگردان

[ویرایش]
نهادن در یک انبوه
  • انگلیسی: خطای لوآ در پودمان:languages/data/2 در خط 125: attempt to call local 'u' (a nil value).