[go: nahoru, domu]

پرش به محتوا

ابوحاتم رازی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط Persisch (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

ابوحاتِم احمد بن حَمدان رازی وَرسَنانی (متولد: پشاپویه ری - شهادت: ۳۲۲ ق)از مبلغان نیرومند و متکلمان زبان آور و محدّثان نامدار شیعه، که توانست نقش مهمی را در شیعه ساختن بخش وسیعی از مردم ری و گیلان و قزوین و طالقان و آذربایجان و اصفهان و همدان (و اساساً نواحی جبال یا عراق عجم)در اوائل قرن ۴ هـ ق ایفا کند[۱]. او بنا به عقیده ی متأخرین، فداکارانه تبلیغ امر امامت دوازدهمین امام شیعه امامیه، و بنا به عقیده ی فاطمیان: عبیدالله المهدی و یا رجعت محمد بن اسماعیل بن جعفر، را در ایران می نمود، و بقدری در این کار قدرت داشت که توانست مرداویج (پادشاه مؤسس آل زیار) سنی مذهب را نیز با مناظراتی علمی در حضور وی، شیعه سازد. ولی پس از مدّتی علمای اهل سنت نزد مرداویج زیاری، سِعایتِ او را نموده و مرداویج را پشیمان ساختند و او را به دستگیری و قتل ابوحاتم رازی تحریک نمودند. ابوحاتم نیز چون زن و فرزندی نداشت و مجرد میزیست، به سرعت گریخت، امّا در میانه ی راه بر اثر بیماری و ضعف و گرسنگی، در کوهستانهای آذربایجان غریبانه تلف شد و حتی جسد او نیز به دست نیامد. امروزه قبری از این عالم فداکار شیعی موجود نیست[۲].

در مورد وی دو نظریه وجود دارد:

نظریه اول - که از روی منابع موجود، اسماعیلیان او را از خود میدانستند که برای مأموریت به ایران اعزام شده بود. کسانی مانند حمیدالدین کرمانی او را از «سداد طریقه» شان میداند و وی را با دو تن از یارانش، ابویعقوب سجستانی و محمد بن احمد نَسَفی، از اساطین دعوت اسماعیلی شمرده‌اند. نخستین داعیان اسماعیلی(در ایران)از لحاظ جلب قلوب عامه نتوانستند توفیقی به دست آورند، رهبران محلی این نهضت نوپا به طبقات بالای جامعه روی آوردند و اندیشیدند که می‌توانند با نفوذ در اشراف و حاکمان، موفقیتی کسب کنند.ابوحاتم با تغییر جهت مهمی که در امر دعوت ایجاد کرده بود، توانست امیر ری، احمد بن علی را به سوی خود جلب کند و به گفته ی نظام الملک او را به مذهب خویش درآورد. هنگامی که قدرت سیاسی پشتیبان ابوحاتم در ری از میان رفت، وی نیز به دیلمان گریخت و با تعقیب سیاست قبلی، اسفار بن شیرویه و نیز گروهی از اهل دیلمیان را به مذهب خود متمایل کرد(بغدادی،170). با برکناری اسفار و قدرت گرفتن مرداویج پسر زیار، موقعیت ابوحاتم بلافاصله به خطر نیفتاد و حتی گفته‌اند که مرداویج دعوت او را اجابت کرد(کاشانی،22). حق این است که در اسماعیلی شدن اسفار یا مرداویج یا حتی حاکم ری باید شک کرد، زیرا دادن آزادی عمل به یک داعی و احتمالاً استفاده‌های سیاسی از او -در جهت دشمنی با خلافت عباسی- غیر از پذیرفتن کیش و آیین است. [۶]. کتاب اَعلامُ النُّبُوَّة وی در مورد اثبات نبوت انبیاء با دلائل عقلانی است و در آن نظریاتی در مورد وحدت ادیان الهی در اصل و منشأ پیدایش خود، حتی ادیانی که نام انبیاء آنها در قرآن ذکر نشده است مانند برخی ادیان ایران، مثل حنظلة بن نون (پیامبر مقتول ایرانی) آمده است و در آن این نظریه مطرح شده که حکمت و تمامی دانش و کشفیات حکمای باستان، حتی یونانی و هندی و ایرانی، از آموزش انبیای الهی به آنها بوده است .[۶]

اما نظریه دوم که متأخران مطرح میکنند، این است که او شیعه امامیه است. وی در نظر ایشان، مردی با اراده و رازدار بوده است، به حدّی که خود اسماعیلیه نیز تا مدتها پس از درگذشت وی، نمی دانستند که اوشیعه ی دوازده امامی بوده و نه شیعه ی اسماعیلی همانگونه که در مورد خواجه نصیرالدین طوسی دچار چنین اشتباهی شده و او را اسماعیلی می پنداشتند[۳]. تشیع دوازده امامی ابوحاتم رازی از مقدّمه ی مسروقه ی کتاب معروف وی «اعلام النبوه» به وضوح آشکار میشود؛ که در آن به عربی، و با عباراتی فصیح و بلیغ، سرگذشتی خلاصه از خود را نوشته و با القابی رمزی اسامی دوازده امام شیعیان را یاد کرده و از حضرت مهدی(عج) با عنوان "رَجُل غریب" یاد می کند. او در این مقدمه، امامت ادّعایی اسماعیلیه در مورد عُبَید الله مهدی خلیفۀ فاطمی مصر، را با احتیاط تمام در معرض شک و ابهام و سپس انکار قرار داده ولی مصلحتاً برای او دعا می‌کند و نیز به قرامطه و دهریّون سخت حمله ور شده و تصریح می‌کند که کتاب اَعلام النبوّة را در ردّ بر زَکرویه پسر مَهرویه - پیشوای جدلی قرمطیان - نوشته که به دروغ و جعل، مقالات کفرآمیز او را - به جهت شباهت اسمی - به محمّد بن زکریّای رازی (طبیب و حکیم معروف) نسبت داده اند...[۴]. اگرچه در هیچ‌ جای‌ این‌ کتاب‌ به‌ صراحت‌ از اصول‌ عقاید اسماعیلیان‌ یاد نشده‌ است‌ ولی وی‌ در نگارش‌ اعلام‌ النبوه‌، از روشهای‌ کلامى‌ - فلسفى‌ اسماعیلیان‌ مانند تأویل‌ استفاده‌ کرده‌ است [۵].

منابع

۱- دایرة المعارف تشیّع/زیر نظر: دکتر احمد صدر حاج سید جوادی/ مدخل "غیبت صغری و کبری" و "غیبت نعمانی"

۲- دایرة المعارف علم و مذهب/ دکتر سید ابراهیم مهدوی / چاپ لندن ۱۹۹۷/ مدخل "ابوحاتم رازی" ذیل "علماء شیعه در غیبت صغری"

۳- همان، همانجا. نیز رجوع شود به:بیست گفتار،''متن مورب دکتر مهدی محقق، ص۳۵و۳۶.

۴- مقدّمه ی کتاب اَعلامُ النبوّة - نسخه ی خطی موجود در صندوق امانات مرکزی لندن. بخش امانات دکتر ابراهیم مهدوی: شمارۀ ثبت: IN.م-۱۶-م.ا.ن/۲۲-ا.ح.ا.ب.ح.ر

۵- اَعلام النبوّة، ابوحاتم رازی، تحقیق: پروفسور سید حسین نصر و دکتر غلامرضا اعوانی، چاپ انجمن سلطنتی حکمت ایران ۱۳۵۶ ش.

۶ - دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد 5، شماره مقاله:2052